فروشگاه دیابت مال
کد خبر: 1429

چگونه یک وسواس را کنترل کنیم!؟

وسواس فکری و عملی اختلالی ست که بر کیفیت زندگی شخصی و اجتماعی تاثیر منفی میزاره٬چک کردن مدام موبایل٬شستن زیاد دست ها از جمله رفتارهایی که تمایلات وسواس فکری و عملی رو در خود جای داده و اگه این اعمال ادامه پیدا کنه به یک وسواس بزرگ تبدیل میشه ....

در اینجا چالش ما این است که وسواس های خود را به طور مثبتی کنترل کنیم تا آنها نتوانند ما را کنترل کنند؛ و بتوانیم بدون تسلیم شدن در برابر مضرات وسواس، حتی از مزایای آن نیز بهره ببریم. برای انجام این کار، استراتژی های زیر ممکن است مفید واقع شوند :

چگونه یک وسواس را کنترل کنیم!؟

 

در فواصل مختلف زمانی حواس خود را پرت کنید. استفاده از نیروی اراده برای رام کردن یک وسواس مانند مبارزه برای غلبه بر اضطراب آن هم  با انکار وجود آن است: به ندرت موثر واقع می شود و حتی آن را بدتر می کند. در عوض، چیزی جذاب و لذت بخش بیابید که توجه شما را از وسواس تان دور کند تا از فکر کردن به آن فاصله بگیرید. این کار به شما یادآوری می کند که چیزهای دیگری نیز در زندگی هنوز مهم و جذاب هستند. یک رمان جذاب بخوانید، یک فیلم سرگرم کننده تماشا کنید، به دوستی که در مضیقه است کمک کنید. کاری کنید که از سرتان بیرون برود.

همچنین ببینید:

تاثیر خنده بر بهبود بی خوابی و افزایش کیفیت خواب!؟

قدم به قدم نیمه کاره ها را انجام دهید تا از شر وسواس حاصل از آنها خلاص شوید. گاهی اوقات یک وسواس ما را با قدرت در چنگ خود نگه می دارد و از رها کردن ما امتناع می ورزد زیرا کاری را تمام نشده باقی گذاشته ایم. مثلا شاید آخرین جزئیات سفرتان را برنامه ریزی نکرده باشیم، از کسی که دوستش دارید خبری نگرفته اید ، بخشی از کارتان را نیمه کاره رها کرده اید و …. در این مواقع باید به خود بگویید که لازم نیست که همه ی نیمه کاره ها را با هم به اتمام برسانید  بلکه باید به خود بگویید : وقتی یکی از این کارها را به اتمام رساندم، استراحت خواهم کرد. اغلب برداشتن یک گام محکم به جلو به نوعی شما را آزاد می کند تا موقتاً از وسواس دور شوید و برای شارژ مجدد باتری وجودی خودتان زمان و رهایی به دست بیاورید. و سپس بتوانید نیمه کاره ی بعدی را به سرانجام برسانیند و به این صورت ذره ذره از شر بار ذهنی کارها خلاص شوید.

روی هدف بزرگتر خود تمرکز کنید. اهمیت داشتن یک هدف و یا یافتن و پذیرفتن یک هدف  در زندگی از شما در برابر احساس بی معنی بودن زندگیتان دفاع می کند. و اگر بتوانید به هدفی اهمیت دهید که به نوعی باعث شادی خود و دیگران می شود یا رنجی را از بین می برد، زمانی که موجی از افکار وسواسی شما را تهدید می کند ،  شما می توانید خود را ساده تر به حالت متعادل تان بازگردانید.

همچنین ببینید:

امپاتی (همدلی) چیست!؟

رویه ای را اتخاذ کنید که شما را متاثر کند. مدیتیشن کنید. ورزشی مانند کاراته  یا رقصیدن را شروع کنید. در واقع بهتر است کاری فیزیکی در محیط های مختلف انجام دهید تا بخش متفاوتی از ذهن خود را که به چیزهای دیگری غیر از وسواس شما علاقه مند است درگیر کنید. بگذارید زمان بگذرد. با گذشت زمان، بسیاری از وسواس ها به تدریج رنگ و بوی خود را از دست می دهند.

به آنچه دیگران به شما می گویند گوش دهید. اگر دوستان نزدیک و خانواده شما نسبت به وسواس شما ابراز نگرانی می کنند، احتمالاً حق با آنهاست. پذیرای این پیام ها باشید.

ما اینجا نمی گوییم که شما باید به دنبال خاموش کردن وسواس تان باشید. بلکه می گوییم که باید به دنبال کنترل آن باشید. توانایی ما برای حذف کردن احساساتمان به صورت خودخواسته ضعیف است، اما توانایی ما برای مدیریت آنها ضعیف نیست. ما می‌توانیم کاری کنیم که وسواس‌هایمان به‌جای اینکه ما را از بین ببرند، برایمان کاری مفید انجام دهند. و می‌توانیم یاد بگیریم که وقتی زمانش رسید، آنها را رها کنیم.

 

توجه : مطالب پزشک من از منابع خارجی ترجمه شده و تنها جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارد . از این رو توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست .

منابع:

psychologytoday

دیدگاه تان را بنویسید

 

x