همه ما صدای درونی یا منتقد درونی داریم.منتقد درونی مفهومی است که در روانشناسی برای اشاره به بخش درونی خود که خود را قضاوت و تحقیر می کند مورد استفاده قرار می گیرد.

مفهومی که از جهات مختلف شبیه به "فراخود" فرویدی به عنوان قضاوت کننده ، بازدارنده یا "انیموس" منفی یونگ است . معمولاً منتقد درونی به عنوان صدای درونی به فرد حمله می کند و می گوید که او بد ، اشتباه ، ناکافی ، بی ارزش ، گناهکار و غیره است .

منتقد درونی اغلب احساس شرم ، کمبود ، عزت نفس پایین و بی ارزشی را در فرد ایجاد می کند. همچنین ممکن است باعث شک به خود شود و اعتماد به نفس را تضعیف کند.

اگر شما هم مانند اکثر مردم هستید ، منتقد درونی شما مدام زمان حال را کنترل می کند ، آینده را پیش بینی می کند و گذشته را بررسی می کند. افراد دیگر و شرایط اطراف را ارزیابی می کند ، اما به طرز ویژه ای تمرکز بر درون و تمرکز بر خود را دوست دارد ٬ و وقتی این تمرکز را انجام می دهد ، بیشتر به شما چه می گوید؟ اغلب حتی وقتی عملکرد شما خوب است و نتیجه می تواند آرامش بخش ، دلگرم کننده باشد اما به احتمال زیاد منتقد درونی تان عیب جویی ، نپذیرفتن و ارزیابی آزاردهنده و حتی بی رحمانه دارد .

نگرانی بزرگ دیگر درباره منتقد درونی این است که اغلب انتقاد خود را به عنوان حقیقت مطلق مطرح می کند.

همچنین ببینید:

راه هایی برای کاهش استرس!

منتقد درونی چه شکلی است؟

جی ارلی و بانی ویس هفت نوع منتقد درونی را شناسایی و نامگذاری کرده اند:

کمال گرا: این منتقد سعی می کند با ایجاد استانداردهای بالا در مورد چیزهایی که تولید می کنید ، شما را مجبور به انجام کامل کارها کند و در گفتن اینکه شما "به اندازه کافی خوب" هستید ، مشکل دارد. سعی می کند مطمئن شوید که در تناسب هستید و مورد قضاوت یا طرد شدن قرار نخواهید گرفت. انتظارات این منتقد احتمالاً بر اساس مقایسه با افرادی است که در گذشته برای شما مهم بوده اند.

کنترل کننده داخلی: این منتقد سعی می کند انگیزه های شما را کنترل کند: غذا خوردن ، نوشیدن ، فعالیت جنسی ، و غیره. در تلاش برای محافظت از شما در برابر خودتان است و رفتاری خشن  همراه با برانگیختن اساس شرم در شما دارد و انگیزه اش این است که سعی کند شما را به فردی خوب تبدیل کند که در جامعه پذیرفته شده و عملکرد خوبی دارد.

کارفرما: این منتقد از شما می خواهد که سخت کار کنید و موفق باشید. می ترسد که شما متوسط ​​یا تنبل باشید و فکر می کند که اگر شما را مجبور به ادامه ی راه مورد نظرش نکند ، شما در نهایت فردی شکست خورده شناخته خواهید شد.

تحقیر کننده: این منتقد سعی می کند اعتماد به نفس و عزت نفس شما را تضعیف کند تا شما ریسک نکنید. این منتقد مستقیماً به ارزشمندی شما حمله می کند تا بتواند کاری کند که شما احساس حقارت کنید و در جایی که ممکن است صدمه دیده یا رد شوید ، ریسک نکنید. از این می ترسد که شما بیش از حد بزرگ یا بیش از حد قابل مشاهده باشید و نتوانید قضاوت یا شکست را تحمل کنید.

ویرانگر: این منتقد حملات گسترده ای به ارزش شخصی شما انجام می دهد. شما را شرمنده می کند و باعث می شود که ذاتاً دچار نقص باشید و به شما می گوید که حق درک و احترام اولیه را ندارید. این منتقد ناتوان کننده محصول برخی از محرومیت ها یا آسیب های وارد آمده در مراحل اولیه زندگی فرد است. و نظرش این است که عدم وجود امن تر است.

سرزنش گر : این منتقد در گذشته گیر کرده است. نمی تواند شما را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب شده اید یا افرادی که به آنها صدمه زده اید ببخشد. نگران روابط است و شما را بر اساس استانداردهای رفتاری که توسط جامعه ، فرهنگ و خانواده شما تجویز شده است ، ارزیابی می کند. با اطمینان از اینکه شما هرگز اشتباهاتتان را فراموش نمی کنید و احساس رهایی نمی کنید ، از شما در برابر تکرار اشتباهات گذشته تان محافظت می کند.

سازگار: این منتقد سعی می کند شما را بر اساس استانداردهایی که جامعه ، فرهنگ یا خانواده تعیین می کنند در قالب خاصی قرار دهد. او می خواهد شما مورد پسند و تحسین قرار بگیرید و از شما در برابر احساس رها شدگی ، شرمساری یا طرد شدن محافظت کند. منتقد سازگار می ترسد که شما به گونه ای رفتار کنید که غیرقابل قبول است. بنابراین شما را از بروز و بیان ماهیت واقعی تان باز می دارد.

نقش منتقد درونی چیست؟

همانطور که در بالا دیدیم ، به نظر می رسد هدف اصلی منتقد درونی محافظت از شما در برابر قضاوت و طرد شدگی های بیرونی است. با اشاره دائمی این نکته به شما که "کافی نیستید" ، امیدوار است که ناراحتی و ترس از طرد شدن را در شما ایجاد کند تا یا انگیزه شما برای انجام کارهای بیشتر و بهتر و یا عامل اجتناب از انجام هر کاری و در نتیجه فرار از شکست باشد.

منتقد درونی شما بیشتر شبیه نگهبانی است که روی شما ایستاده تا مثلا شما را از درد کشیدن حفظ می کند. مطمئناً درد می تواند به اشکال مختلفی از جمله صدمه دیدن ، شکست در کاری ، انجام یک اشتباه وحشتناک ، ناامیدی و غیره ایجاد شود. همه این موارد منجر به نوعی درد می شوند. و هدف منتقد درونی شما محافظت از شما است. در واقع ، هدف اصلی او در زندگی تان این است که کاری کند که شما تا آنجا که ممکن است احساس راحتی کنید.

بیشتر معمول است که منتقد درونی شما هنگام تعیین اهداف جدیدتان در زندگی ظاهر شود. و به نظر او همه این اهداف خارج از محدوده راحتی شما قرار دارند. البته در اینجا نیز عدم قطعیت وجود دارد ، و این به نفع منتقد داخلی شما نیست. وقتی چیزها تا حدودی نامشخص هستند ، راضی نیست و در واقع می خواهد به هر قیمتی از عدم قطعیت جلوگیری کند. به این ترتیب او ذهن شما را با شک و تردید پر می کند تا شما را از تجربه درد احتمالی در مواقع اشتباه باز دارد. و هربار که منتقد داخلی شما را به یاد نارسایی ها و محدودیت های شما می اندازد ، به شما کمک می کند تا مشکلات احتمالی را که ممکن است در نظر نگرفته باشیدشان را پیشاپیش مشاهده کنید و شما را در موقعیت آماده سازی برای آنچه در آینده محتمل است قرار می دهد.

همچنین ببینید:

چرا خاطرات بد و منفی بیشتر از خاطرات خوب در مغز می‌مانند؟

اهلی کردن منتقد درونی:

در اینجا چند مرحله وجود دارد که به شما کمک می کند تا با منتقد درونی تان کنار بیایید:

از وجود منتقد درونی خود آگاه باشید. توجه داشته باشید و مواردی را که منتقد درونی شما در موقعیت های مختلف به شما گوشزد می کند را شناسایی کنید. برای این منظور ما باید مراقب افکار و احساسات خود باشیم. به عنوان مثال: منتقد درونی من به من چه می گوید؟ برخی از موضوعات و الگوهای رایج که من تشخیص می دهم چیست؟ همه اینها چگونه بر رفتار من تأثیر می گذارد؟ این نظر از کجا آمده است؟ آیا این نظر بر اساس واقعیت است یا صرفاً تخیلی است؟ اولین بار کجا یاد گرفتم اینگونه فکر کنم؟

منتقد درونی خود را بشناسید. اغلب به ما توصیه می شود که "دیگر این گونه فکر نکنید" یا "این حرفها را به خودتان نزنید". اما به یاد داشته باشید که تلاش برای نادیده گرفتن منتقد درونی تان که هدف اصلی اش محافظت از شماست و تلاش برای نادیده گرفتن هشدارهای او ، این احتمال را به وجود می آورد که باعث شوید تا او تلاش های خود را افزایش دهد. بنابراین بهتر این است که این  صدا را بپذیرید و سعی کنید مشخص کنید منتقد درونی شما در تلاش است از شما در برابر چه چیزی محافظت کند. وقتی در گفتگو با منتقد درونی خود شرکت می کنید ، به این نتیجه خواهید رسید که منتقد درونی شما یا کاملاً گمراه است ، یا ممکن است در انتقاد و قضاوتش نسبت به شما در بعضی شرایط تا حدودی موجه باشد.

از حمایت و نگرانی منتقد درونی خود تشکر و قدردانی کنید. او  نظر خود را با شما در میان گذاشته است ، اما اکنون زمان آن فرا رسیده است که آگاهانه آن فرایند فکر را قطع کرده و تمام توجه خود را به دنبال یافتن راه حلی بگذارید که به شما کمک می کند در راه بهتری حرکت کنید.

به منتقد درونی خود اجازه دهید تا نظر خود را اعلام کند. اما به یاد داشته باشید که این فقط یک نظر است.

داشتن شفقت نسبت به خود را تمرین کنید. شما می توانید با نوشتن یک ارزیابی واقع بینانه و دلسوزانه از خود ، به منتقد درونی خود پاسخ دهید. این پاسخ ها را به صورت اول شخص بنویسید (به عنوان مثال می توانید بنویسید: "من ممکن است گاهی اوقات خطا کنم ، اما از بسیاری جهات باهوش و شایسته هستم." این تمرین به منظور تقویت خودبینی یا خودخواهی شما نیست ، بلکه نشان دادن نگرش صادقانه ترو با محبت تری نسبت به خودتان است.

به دستورات منتقد درونی خود عمل نکنید. اقداماتی را انجام دهید که نشان دهنده دیدگاه خود شما باشد ، می خواهید چه کسی باشید و به چه چیزی می خواهید برسید. صدای انتقادی درونی شما ممکن است بلندتر شود و به شما بگوید منتظر بمانید و از فرصت استفاده نکنید. با این حال ، با شناسایی ، جداسازی و اقدام علیه این فرایند مخرب فکری ، قوی تر می شوید ، در حالی که منتقد درونی شما می پذیرد که در این شرایط دیگر نیازی به محافظت از شما وجود ندارد.

توجه : مطالب پزشک من از منابع خارجی ترجمه شده و تنها جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارد . از این رو توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست .

منابع:

visionpsychology