شناخت قبل از ازدواج و آنچه باید حتما از خانوادهها بدانید
برای شناخت همسر آینده قبل از ازدواج ابتدا باید شناخت کافی از خانواده همسر داشته باشید و با ترفندهایی مرزهای خانوادگی و طرز برخورد آنها را بشناسید. بایدها و نبایدهایی که باید قبل از ازدواج بدانید شما میتوانید برای به دست آوردن شناخت کافی از همسر آینده تان به نوع برخورد پدر و مادر همسرتان […]
برای شناخت همسر آینده قبل از ازدواج ابتدا باید شناخت کافی از خانواده همسر داشته باشید و با ترفندهایی مرزهای خانوادگی و طرز برخورد آنها را بشناسید.
بایدها و نبایدهایی که باید قبل از ازدواج بدانید
شما میتوانید برای به دست آوردن شناخت کافی از همسر آینده تان به نوع برخورد پدر و مادر همسرتان با یکدیگر و با فرزندان شان مخصوصا همسر آینده تان دقت کنید و اطلاعات زیادی را در این باره کسب کنید. گرچه معمولاً خانوادهها از خودشان بهترین رفتارها را ارائه میکنند، اما به تدریج و با زیرکی شما به دو روش توجه به مرزهای خانوادگی یا با توجه به سبک فرزندپروری میتوانید شیوههای ارتباطی خانواده همسرتان را کشف کنید. در این قسمت به شناخت قبل از ازدواج انواع مرزهای خانوادگی میپردازیم.
شناخت مرزهای درون هر خانه و خانواده قبل از ازدواج
هر خانواده از زیر مجموعه والدین و کودکان تشکیل شده است و برای خود مرزبندی مشخصی دارد. در خانواده هر شخص طبق قانون نا نوشتهای وظیفه هر فرد در قبال خود و خانواده مشخص شده و آزادی و محدودیتهای او تعیین گردیده است. اگر میخواهید به تربیت خانوادگی همسرآینده تان پی ببرید به مرزهایی که بین افراد وجود دارد، دقت نمایید.
الف) مرزهای بسیار بهم گره خورده
خانوادهای که در آن بی قانونی مطلق به چشم میخورد و همه به شدت به هم وابسته اند، کودکان بزرگ مشق کودک کوچک را مینویسد، محل خواب پدر و مادر تعیین نشده و یا کاربردهای دیگری مانند جای بازی دارد، دست در جیب یکدیگر کردن و دانستن رمز کارت پدر عادی است و همه لباس یکدیگر را میپوشند این خانوادهها در بین روان شناسان خانواده به «خانواده با درهای باز» مشهور هستند و در آن کودکان هیچگاه مستقل شدن، مهارتهای ارتباط درست و احترام به حریم شخصی دیگران رانمی آموزند و همیشه به خانواده خود وابسته میمانند.
ب – مرزهای بسته و یا خشک و بدون هیچ انعطافی
در این خانوادهها که برعکس خانواده اولی است قوانین خشکی حاکم است که آنها را به شکل پادگان نظامی در آورده است. در این خانواده هر کس به فکر خویش است و اگر واقعاً عضوی از خانواده درمانده باشد هیچ کس به او کمک نمیکند. چنانچه در نمناک توضیح داده شده است هیچ کس برای دیگری دل نمیسوزاند و کسی را تشویق نمیکند.
وظیفه هر کس در این خانوادهها خیلی خشک مشخص شده است. مثلاً پدر بار مالی خانواده را در هر صورت به دوش میکشد، مادر کارهای خانه و رسیدگی به فرزند را انجام میدهد، و فرزند وظایف مخصوص خود را باید سر ساعت مشخص انجام دهد.
از نظر قدرت این خانوادهها مانند پادگان نظامی و از لحاظ عاطفه شبیه مجمع الجزایر هستند. کودکان پرورش یافته در این خانوادهها، عزت نفس پایین دارند و با دیگران برای شروع رابطه صمیمانه مشکل خواهند داشت.
ج – مرزهایی با انعطاف صحیح و مناسب
بسیاری از خانوادهها مرزهای منعطف دارند و نه مانند خانواده اول در هم تنیده و نه مثل خانواده دوم قوانین خشکی دارند بلکه در درجه اول مرزهای شان را مشخص کرده اند یعنی بسیار واضح و روشن، هرکس وظیفه خودش را میداند.
یعنی تا حدودی مادر وظیفه خرید را دارد و تا حدوی این وظیفه با پدر خانواده است. در این خانواده سلیقهها بر یکدیگر اعمال نمیشود و هر کس حریم خودش را به درستی میشناسد و برای حریم افراد دیگر احترام میگذارد.
اما در خانوادههای سالم، مرزها با یک منطق خانوادگی تعیین شده اند و این مرزها در شرایط ضروری و عاطفی تغییر میکنند مثلاً اگر بعد از اتمام تحصیلات وظیفه پسرها استقلال مالی تعریف شده باشد، در این خانواده پدر یک سرمایه مالی برای شروع کار در اختیار پسر قرار میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید