درونگرا هستید یا برونگرا؟ تفاوت درونگرایی و برونگرایی را میدانید؟ اصلاً با این دو اصطلاح آشنایی دارید؟ این روزها، پیش از همیشه از این دو واژه میشنویم.
با اینکه بسامد استفاده از این کلمات زیاد شده اما متأسفانه بسیاری از آدمها دقیقاً با درونگرابودن یا برونگرایی آشنایی ندارند و به اشتباه آنها را به خودشان منسوب میکنند.
در این مقاله میخواهیم به شما درباره اینها بیشتر بگوییم. تفاوت درونگرایی و برونگرایی را برایتان شرح بدهیم و دید دقیقی نسبت به این دو اصطلاح دنیای روانشناسی در اختیارتان قرار بدهیم.
تعرف برونگرایی و درونگرایی چیست؟
برونگرایی و درونگرایی در دو سر یک طیف قرار دارند. این یعنی کاملاً متضاد یکدیگر هستند. آدمها در نقاط مختلفی از این طیف قرار میگیرند، یعنی سطح درونگرابودن یا برونگرایی در آنها متفاوت است.
کارل یونگ (Carl Jung) با تعریف این دو واژه، سعی کرده است که درباره منبع تأمین انرژی آدمها صحبت کند.
به عقیده او، بعضیها که آنها را با عنوان درونگرا معرفی میکند، انرژیشان را از درون خود پیدا و تقویت میکنند. بعضیها هم که آنها را برونگرا معرفی میکند، برای دریافت انرژی روحی لازم از حضور در جمع بهره میبرند.
ویژگی های افراد درونگرا
آدمهای درونگرا خودشان منبع تأمین انرژی روحی و روانی خود هستند. آنها از تنهایی لذت میبرند و بیشتر به افکار و احساسات خود برای پیشبرد زندگی استناد میکنند. ضمن اینکه میل زیادی هم به اشتراکگذاشتن فکرها و حسهای خود ندارند.
دایره ارتباطات و دوستان درونگراها بزرگ نیست اما روابطشان با همان اعضای اندک این حلقه عمیق و قوی است. آنها از قابل پیشبینیبودن فرایندها مثلا در محل کار لذت میبرند و دوست دارند که مستقل باشند.
افراد درونگرا از ثبات خوششان میآید و آنچنان اهل تغییر نیستند. تطبیقدادن خودشان با محیطهای پویایی که مدام در حال دگرگونی است، برای این دسته از افراد زیاد جالب به نظر نمیرسد.
ویژگیهای افراد برونگرا
برای درک تفاوت درونگرایی و برونگرایی باید بدانید که هر یک چه ویژگیهایی دارند. برونگراها منبع انرژی روحی و روانی خود را از حضور در جمع و اجتماعات تأمین میکنند. آنها دوست دارند که روابط اجتماعی گستردهای داشته باشند.
برونگراها با ویژگیهایی مانند پرحرفی، اجتماعیبودن و هدفمندی شناخته میشوند. آنها به اجتماع و آدمهای دیگر وابستگی دارند و همین موضوع باعث میشود که تاحدی استقلالشان را از دست بدهند.
شرکت در فعالیتهای جمعی و تیمی برای افراد برونگرا خوشایند است. آنها با حضور در کنار آدمهای دیگر انرژی میگیرند و سعی میکنند که با کمک دیگران به هدفهایشان برسند.
تفاوت مغز درونگرا و برونگرا
سوال مهمی که وجود دارد این است که آیا تفاوت ارگانیکی بیم مغز درونگراها و برونگراها وجود دارد؟
در پی پیدا کردن پاسخ این سوال، رندی باکنر، استاد دانشگاه هاروارد در سال 2012 طی یک پژوهش متوجه شد که قشر مغز دارای کورتکس بزرگتر و ضخیمتری در ناحیه پیشپیشانی یا پرهفرونتال است.
این بخش درمغز، ساختار پیچیدهای دارد و تفکر انتزاعی در آن انجام میشود.
بر این اساس، درونگراها، منبع نورون بیشتری را صرف تفکر انتزاعی میکنند و در شرایط مشابه، برونگراها بیشتر علاقه دارند که از آن لحظه رد شوند و بعدا فکری برای بعد کنند.
بهطور کلی و بر اساس نتایج تحقیقات مختلف، آمیگدال در سمت راست مغز برونگراها بزرگتر از درونگراهاست.
تفاوت درونگرایی و برونگرایی در سبک زندگی چیست؟
درونگرابودن یا برونگرایی میتواند روی ابعاد مختلف زندگی آدمها اثر بگذارد. رویکردها، تصمیمات و سبک زندگی افراد این دو دسته با هم متفاوت است.
اگر بخواهیم دست به مقایسه اینها بزنیم، لازم است که از جنبههای مختلف، نگاهی به تفاوتهایشان داشته باشیم.
بخشهای مختلف زندگی آدمها تحت تأثیر ویژگی درونگرایی یا برونگرایی آنها قرار دارد. کار و محیط شغلی، روابط دوستانه و عاطفی، حضور در خانواده و اجتماع و دیگر مناسبات همگی تحتالشعاع این موضوع قرار دارند.
تفاوت درونگرایی و برونگرایی بر اساس مدل روابط اجتماعی
برونگراها اجتماعیتر از درونگراها هستند. آنها در دسترستر و دستیافتنیترند. این به معنای بیمیلی درونگراها به برقراری ارتباط با آدمهای دیگر نیست.
آنها هم از برقراری ارتباط با دیگران و اجتماعیبودن بدشان نمیآید اما انرژیشان در معاشرتهای پی در پی تمام میشود و برای همین مایل نیستند که زیاد با دیگران ارتباط برقرار کنند و شمار روابط اجتماعیشان زیاد نیست.
به عبارت دقیقتر، افراد برونگرا انرژی روانی خود را از مکالمات با دیگران و ارتباط با آنها تأمین میکنند.
شرکت در گروههای مختلف و رویدادهای اجتماعی برای برونگراها جذاب است اما چنین چیزی نه تنها به درونگراها انرژی نمیدهد بلکه باعث میشود که خسته و بیحوصله شوند.
ارتباطات برونگراها و درونگراها
برای بررسی تفاوت درونگرایی و برونگرایی باید از نقطهنظر ارتباطات هم به این دو نگاهی داشته باشیم.
برونگراها از کار تیمی و گروهی لذت میبرند. آنها دوست دارند که امورات مختلف را در همکاری با دیگران پیش ببرند. چنین افرادی ایدههایشان را با دیگران به اشتراک میگذارند و ذهن بازی برای پذیرش نظرات دیگران دارند.
افراد برونگرا با صدای بلند فکر میکنند، یعنی ایدهها و نظراتشان را مدام مطرح میکنند و با هم درمیان میگذارند.
درونگراها نقطه مقابل این رفتار هستند. آنها تا جای ممکن ساکت میمانند و دوست ندارند که نظراتشان را مدام مطرح کنند و با ابراز و اظهار ایدهها، با دیگران در تعامل باشند.
درونگراها از روشهای ارتباطی غیرمستقیم و غیرحضوری بیشتر خوششان میآید. برای مثال، دریافت و ارسال پیامهای مکتوب را بیشتر از جلسات حضوری و تماسهای تلفنی میپسندند.
این دسته از افراد از نظارت مداوم روی کارشان دل خوشی ندارند و مایلاند که زمان و فضای خود را داشته باشند تا بهترین نتایج را ارائه کنند.
در ترتیبدادن گروهها و تیمها هم برونگراها به دنبال ایجاد فضایی باز و آزاد هستند که ایدهها به راحتی در آن در چرخش هستند اما درونگراها بیشتر مایلاند که همه چیز را کنترل و قوانینی را به دیگران دیکته کنند.
تفاوت درونگرایی و برونگرایی در تصمیم گیری
افراد درونگرا بر این باور هستند که برای تصمیمگیریهای هوشمندانه نیاز به صرف وقت و تجزیه و تحلیل ابعاد مختلف هر موضوع وجود دارد. برای همین است که رسیدن به ایده و طرح نهایی درباره موضوعات گوناگون برایشان زمانبر است.
این دسته از افراد بیشتر به شهود و درون خودشان برای تصمیمگیری نگاه میکنند و زیاد اهل پرسوجو از جمع و دیگران نیستند.
برونگراها برعکس هستند. آنها بدون صرف زمان زیاد تصمیمگیری میکنند و معمولاً اهل بررسی ابعاد مختلف هر انتخاب نیستند.
وجود چنین ویژگی و شاخصهای در افراد برونگرا باعث میشود که به حضور در محیطهای پویایی علاقه داشته باشند که مدام در حال تغییر است. تطبیقپذیری با شرایط و تولید راهکار در محیطهای پرنوسان برای برونگراها لذت دارد.
البته مهم نیست که درونگرا باشید یا درونگرا یا حتی میانگرا! تحت هر شرایط و شخیتی باید با خوردن مکملهای واد معدنی و ویتامینهای مورد نیاز بدن، مراقب سلامت خود و ویژگیهای روانی خود باشید. به لینک زیر سر بزنید و مکملهای مورد نیاز خود را بهصورت آنلاین خریداری کنید:
دیدگاه تان را بنویسید