مسیرهای عصبی ارتباطاتی هستند که بین نورون های مغز ایجاد می شود. و می توانید آنها را به عنوان الگویی در نظر بگیرید که نشان دهنده هرگونه فکر درباره هر چیزی است که تا به حال داشته اید : به سادگی یک سیب، به پیچیدگی عشق و صداقت ، هر فکری یک مسیر عصبی است.

اغلب به ما گفته شده است که مغز مان را به عنوان رایانه و انباری پر از جعبه  در نظر بگیریم. اما این نگرش دقیق نیست؛ افکار ما بیشتر شبیه الگوها هستند تا جعبه. مسیرهای عصبی ارتباطات بین سلول های عصبی هستند که وقتی برای اولین بار به چیزی فکر می کنید روشن می شوند و این ارتباطات الگویی در مغز شما ایجاد می کنند. و مغز شما اکنون به آن الگوی خاص معنا داده است.

همچنین ببینید:

استرس های روزانه را چگونه مهار کنیم؟

الگوهای منحصر به فرد برای افکار مختلف.

و دفعه بعدی که به همان چیز فکر کنید ، همان الگو دوباره روشن می شود ، همان مسیر عصبی. بنابراین مسیرهای عصبی  مغز ما افکار ما را ذخیره می کند.

مسیرهای عصبی چگونه ایجاد می شوند ؟

هنگامی که برای اولین بار با اطلاعاتی مواجه می شوید ، یک مسیر عصبی جدید برای آن اطلاعات شکل می گیرد. به عنوان مثال ، یک کودک خردسال ممکن است مسیرهای عصبی موجود برای میوه های معمولی مانند سیب و موز را دارا شده باشد. اما برای اولین بار که  با چیزی عجیب و غریب مانند میوه اژدها روبرو می شود ، مغزش بررسی می کند: آیا این سیب است؟ نه. آیا موز است؟ خیر. بنابراین باید چیز جدیدی باشد؛ و یک مسیر عصبی جدید شکل می گیرد.

سپس کودک با این اندیشه در تعامل است: رنگ آن چیست ، بوی آن چگونه است . هرچه کودک بیشتر در مورد میوه اژدها فکر کند ، از این مسیر بیشتر استفاده می شود و بر آن غالب تر می شود. اگر کودک دیگر به میوه اژدها فکر نکند ، سلولهای گلیال می آیند و مسیر را در عرض ۲۴ ساعت پاک می کنند و مسیر "غیرفعال" می شود.

آیا می توان مسیرهای عصبی را تغییر داد؟

البته، ما می توانیم مسیرهای عصبی را تغییر دهیم. ما ایده های قدیمی خود را مرور می کنیم و اطلاعات جدیدی دریافت می کنیم که به تدریج درک ما را تغییر می دهند.

تغییر مسیرهای عصبی یا ایجاد مسیرهای جدید کلید اصلی عملکرد ما است. و این چیزی است که ما آن را نوروپلاستیسیتی می نامیم ، اولین بار توسط عصب شناس لهستانی یرزی کونورسکی در سال ۱۹۴۸ توصیف شد و توسط مجموعه ای از دانشمندان عصب شناسی مانند مایکل مرزنیچ ، دیوید هوبل و تورستن ویزل مورد مطالعه قرار گرفت. این ایده می گوید که : مغز شما می تواند ارتباطات عصبی جدیدی ایجاد کند و اساساً نحوه تفکر شما در مورد چیزها را تغییر دهد.

در حال حاضر، نکته هیجان انگیز در مورد نوروپلاستیسیتی این است که شما می توانید بصورت فعال و آگاهانه از آن برای بازسازی مغز خود، برنامه ریزی مجدد خود برای باور به چیزهای جدید یا مشاهده چیزها به صورتی متفاوت استفاده کنید.

همچنین ببینید:

پدیده ی گرسنگی پوست (نیاز به لمس و نوازش)

برنامه ریزی مجدد مسیرهای عصبی:

بهترین راه برای درک نحوه تنظیم مجدد یا برنامه ریزی مجدد مغز این مثالی است که در ادامه برای شما آورده ایم:

هشت سال پیش  بنیانگذار و مدیر عامل موسسه  لایف اکچنچ سولوشن، می خواست به همه نشان دهد که مغز چقدر قدرتمند است. بنابراین او چالشی که غیرممکن به نظر می رسید را درپی گرفت. او هرگز در زندگی اش به ماراتن نرفته بود و اصلاً دویدن را دوست نداشت. بنابراین قصد کرد تا یکی از سخت ترین مسابقات استقامتی جهان را با موفقیت به پایان برساند.

دکتر کوبوس موفق می شود که این کار غیرممکن را انجام دهد. او تمرین خاصی انجام نداد و تنها کاری که کرد این بود که فقط مغزش را به گونه ای تقویت کند که باور کند می تواند این کار را انجام دهد.

او در ماراتن کالاهاری آوگرابیس شرکت کرد؛ یک مسابقه استقامتی ۷روزه ، ۲۵۰کیلومتری بدون پشتیبانی (به این معنی که هیچ کمکی همراه شما نیست و شما باید ۷ روز همه چیز را با خودتان حمل کنید).

 همه از جمله سازمان دهندگان مسابقه گفته بودند که غیر از با تجربه ترین دونده های استقامتی جهان انجام آن برای هر کسی غیرممکن است.

بنابراین ، دکتر کوبوس دویدن برای این  ۲۵۰ کیلومتر را تمرین نکرد. تنها کاری که او انجام داد این بود که از نظر ذهنی خودش را دوباره برنامه ریزی کرد تا واقعاً باور کند که می تواند مسابقه را به پایان برساند. و حدس بزنید چه شد؟ او آن مسابقه را با موفقیت در سال ۲۰۱۱، دوباره در سال ۲۰۱۵ و یک بار دیگر هم در سال ۲۰۱۸  به پایان رساند.

آیا باور می کنید که او آن را نه تنها یک بار ، بلکه سه بار ، تنها با قدرت مغزش به خوبی انجام داد؟

تغییر مسیر عصبی چقدر طول می کشد؟

این موضوع در واقع یک بحث بسیار داغ است و دانشمندان مختلف سالهاست که در مورد تعیین مدت زمان تغییر مسیر عصبی و ایجاد طرز فکر یا عادت جدید بحث می کنند. آنچه ما می دانیم ، بر اساس نحوه عملکرد مسیرهای عصبی (تکرار آنها را غالب می کند) این است که شما باید فکر یا عمل را بارها و بارها تکرار کنید تا برایتان تبدیل به یک عادت شود.

یک مقاله تحقیقی که در سال ۲۰۰۹ توسط کالج دانشگاه لندن منتشر شد، می گوید : به طور متوسط ​​با تکرار یک رفتار ، حدود ۶۶ روزطول می کشد تا آن رفتار تبدیل به یک عادت شود (که می تواند نشان دهنده تغییر در مسیر عصبی باشد). اما این میزان از فردی به فرد دیگر متفاوت است. برخی از افراد عادت خود را در کمتر از ۱۸ روز تغییر می دهند ، و این کار برای برخی دیگر تا ۲۵۴ روز طول می کشد.

ما یک نمونه جالب دیگر داریم: در سال 2015 ، مهندس Destin Sandlin جهان را به دوچرخه مغزی عقب معرفی کرد. این یک دوچرخه است که فرمان آن برعکس است. و سوار شدن بسیار سخت است زیرا مسیر عصبی در مغز شما از قبل شکل گرفته است. برای تغییر مسیر برای یادگیری دوچرخه سواری ، خود او 8 ماه تمرین نیاز داشت. دیگران گزارش دادند که این کار تا یک سال یا حداقل شش ماه طول می کشد. بنابراین تغییر مسیر عصبی موجود کمی طول می کشد.

اما یک راه میانبر وجود دارد: می توان یک مسیر عصبی جدید درست کرد.و اغلب این بهترین راه برای مقابله با چالشی است که غیر ممکن به نظر می رسد. (یعنی باید همان کاری را انجام دهید که دکتر کوبوس برای دویدن انجام داد) .

توجه : مطالب پزشک من از منابع خارجی ترجمه شده و تنها جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارد . از این رو توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست .

منابع:

lifexchangesolutions