آیا دیابت شیرین یک عامل خطر برای کاهش تراکم استخوان است؟
پوکی استخوان دلایل متعددی دارد و گزارش شده است که 50٪ از زنان و 20٪ از مردان بالای 50 سال دچار شکستگی مربوط به پوکی استخوان میشوند ...
پوکی استخوان نوعی بیماری مزمن متابولیکی استخوان است که با کاهش توده استخوان و زوال بافت استخوان ریز معماری مشخص میشود که منجر به شکستگی در افراد میشود. گزارش شده است که 50٪ از زنان و 20٪ از مردان بالای 50 سال دچار شکستگی مربوط به پوکی استخوان میشوند و باعث مرگ و میر میشود. عدم تعادل در فعالیت های استئوکلاست ها و استئوبلاست ها منجر به کاهش تراکم مواد معدنی استخوان و از بین رفتن توده استخوان برگشت ناپذیر با تسریع تحلیل استخوان و یا کند شدن تشکیل استخوان میشود.
از نظر بالینی، تراکم کم استخوان اغلب از طریق کاهش استروژن در زنان یائسه و از دست دادن استخوان مربوط به سن در زنان رخ میدهد. سایر عوامل خطر پوکی استخوان شامل ژن، سیگار کشیدن، مصرف الکل، سطح غیر طبیعی بالای هورمون پاراتیروئید سرمی در پلاسما (PTH)، عدم فعالیت بدنی و استفاده مزمن برخی از دارو ها، به عنوان مثال، کورتیکواستروئید ها بود. فعالیت بدنی ناکافی به دلیل تسریع در از دست دادن استخوان، همیشه منجر به کم تحرکی در افراد مسن، فلج یا فعالیت محدود میشود.
همچنین ببینید:
دیابت شیرین یک بیماری متابولیک مزمن است، به خصوص دیابت نوع 2 (T2DM)، که در آن مقاومت به انسولین ممکن است منجر به افزایش قند خون شود. در کل 383 میلیون نفر در سراسر جهان (8.3٪) از T2DM رنج میبرند و تخمین زده میشود که تعداد بیماران تا سال 2035 با شیوع 10٪ به 592 میلیون نفر برسد.
مدیریت ضعیف دیابت با بیماری های قلبی، سکته مغزی، نابینایی، نارسایی کلیه، قطع پا و حتی مرگ همراه است. دیابت و پوکی استخوان هر دو بیماری شایعی هستند، به ویژه در بیماران مسن، و ممکن است در بعضی مواقع با هم اتفاق بیفتند. بیش از 50 سال پیش، آلبرایت و ریفنشتاین ثابت کردند که دیابت ممکن است ارتباطی را با از دست دادن توده استخوان نشان دهد و منجر به پوکی استخوان شود. از آن زمان، مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. پاتوژنز تراکم کم استخوان در دیابت نوع 1 (T1DM) مربوط به کاهش اوج توده استخوان به دلیل کمبود انسولین و فاکتور های رشد انسولین مانند است، که منجر به رشد آهسته استئوبلاست و سنتز ضعیف کلاژن میشود، این تعامل، به نوبه خود، بین T2DM و سلامت استخوان به دلیل عوامل مختلفی وجود دارد، از جمله تأثیرات مستقیم T2DM بر متابولیسم و قدرت استخوان و اثرات غیرمستقیم متابولیسم تغییر یافته استخوان ناشی از دارو های ضد دیابت است.
با این حال، نتایج تحقیقات در مورد اثرات T2DM بر تراکم مواد معدنی استخوان (BMD) در اپیدمیولوژی بالینی هنوز بحث برانگیز است. برخی از نویسندگان گزارش کرده اند که T2DM با تراکم کم استخوان همراه است، تعداد کمی از آنها تراکم استخوان طبیعی را گزارش کردند و سپس تعداد کمی از افراد BMD را افزایش دادند.
تراکم استخوان کم با دیابت نوع 1
T1DM که دیابت وابسته به انسولین نیز محسوب میشود، در صورت ناکافی بودن انسولین و ایجاد قند خون در بیماران جوان رخ میدهد. این بیماری معمولاً در کودکی یا اوایل بزرگسالی تشخیص داده می شود. مطالعات قبلی نشان داده است که خطر شکستگی مفصل ران در بیماران T1DM و T2DM افزایش مییابد، تراکم کم استخوان بر اساس اسکن استخوان در T1DM بیشتر از حد انتظار اتفاق میافتد، در حالی که بروز در بیماران T2DM کمتر است. علت دوم ممکن است به دلیل تفاوت در اندازه بدن باشد، یعنی بیماران T2DM چاقی بیشتری داشته یا شاخص توده بدنی بیشتری نسبت به جمعیت عمومی داشتند و BMD با افزایش اندازه بدن افزایش مییابد . T1DM به دلیل سلامت عمومی ضعیف استخوان و اوج توده استخوانی پایین در نوجوانان رخ میدهد و عمدتا به دلیل جنبه های زیر بروز مییابد:
1)منجر به از دست دادن استخوان قبل از رسیدن استخوان به حداکثر جرم در کاهش رشد بالقوه نوجوان میشود.
2)نافرمانی از مدیریت پزشکی برنامه ریزی شده، و بدتر کردن اختلال متابولیک
3) کنترل رژیم غذایی منجر به دریافت ناکافی کلسیم در رژیم غذایی می شود
4) افزایش دفع کلسیم در ادرار علاوه بر این، افراد مبتلا به T1DM با افزایش خطر ابتلا به بیماری سلیاک همراه بودند، که منجر به سو mala جذب روده، رشد ضعیف و تراکم استخوان پایین میشود. در حالی که انسولین برای کنترل گلوکز در بیماران T1DM گزارش شده است که باعث بهبود سلامت استخوان میشود.
تراکم استخوان کم با دیابت نوع 2
چندین مطالعه نشان دادند که علیرغم نتایج خوب BMD، بیماران T2DM ارتباط دقیق با خطر شکستگی های شکنندگی را نشان دادند. ناهنجاری های ساختاری استخوان وجود دارد، مانند از دست دادن آشکار استخوان ترابکولار، اما کاهش BMD قشر و افزایش تخلخل قشر، که به نوبه خود باعث کاهش استحکام استخوان میشود که با شاخص فشار تنش کمتری همراه است.
شاخص تنش استحکام پایین پیش بینی کننده مهم شکستگی است. همچنین، پاتوژنز ممکن است در جمعیت های مختلف بیمار T2DM متفاوت باشد، که ممکن است به دلیل چاقی، پیری، عوارض دیابتی، مدت زمان و دارو باشد. T2DM یک بیماری متغیر است، و بیماری مشابه پوکی استخوان است. فعال شدن PPAR-γ توسط TZD باعث عدم تعادل در بازسازی استخوان میشود، تحلیل استخوان را افزایش میدهد و تشکیل استخوان را کاهش میدهد. مطالعات آزمایشگاهی نشان میدهند که استفاده از تعدیل کننده های انتخابی PPAR-γ میتواند اثرات مضر PPAR-γ بر روی استخوان را از اثرات ضد دیابتی مفید آن جدا کند. مشخص شد که زنان مبتلا به T2DM که شروع به مصرف انسولین میکنند، در مقایسه با آن دسته از زنانی که از انسولین استفاده نمیکنند، در BMD گردن ران سرعت سریع تری از دست میدهند.
راهکار های پیشگیری و درمان پوکی استخوان در مبتلایان به دیابت همانند غیر مبتلایان به دیابت است.
تغذیه: رژیم غذایی غنی از کلسیم ویتامین D برای سلامت استخوان ها مهم است. منابع خوب کلسیم شامل لبنیات کمچرب، سبزیجات برگدار و سبز تیره، غذا ها و نوشیدنی های غنیشده با کلسیم ویتامین D. علاوه بر این موارد در صورت نیاز مصرف مکمل با نظر پزشک متخصص ضروری است.
ورزش: مانند عضلات، استخوان نیز بافت زندهای است که با ورزش، تقویت میشود. بهترین تمرینات برای استخوان، ورزش های همراه با تحمل وزن، ورزش های مقاومتی است. پیاده روی و رقص جزو تمرینات ورزشی همراه با تحمل وزن هستند. تمرینات مقاومتی، مانند کار با وزنه، میتوانند استخوان ها را تقویت کنند. ورزش منظم علاوه بر اینکه میتواند به جلوگیری از تحلیل رفتن استخوان کمک کند، با افزایش تعادل و انعطافپذیری، احتمال افتادن و شکستن استخوان را نیز کاهش میدهد.
سبک زندگی سالم: سیگار کشیدن برای استخوان ها و همچنین قلب و ریه ها مضر است. زنانی که سیگار میکشند معمولاً زودتر یائسه میشوند که خود با افزایش ریسک تحلیل توده استخوانی همراه است. علاوه بر این افرادی که سیگار میکشند، ممکن است کلسیم کمتری از رژیم غذایی خود جذب کنند. الکل همچنین میتواند بر سلامت استخوان تأثیر منفی بگذارد. افرادی که زیاد الکل مینوشند به دلیل تغذیه نامناسب و همچنین افزایش خطر افتادن به دلیل عدم تعادل، مستعد کاهش توده استخوان و شکستگی هستند.
توجه: مطالب پزشک من از منابع خارجی ترجمه شده و تنها جنبه اطلاع رسانی و آموزشی دارد. از این رو توصیه پزشکی تخصصی تلقی نمی شوند و نباید آنها را جایگزین مراجعه به پزشک جهت تشخیص و درمان دانست.
منابع:
bmcendocrdisord
دیدگاه تان را بنویسید